غمگین

دلنوشته های شاعر گمنام (غمگین)

غمگین

دلنوشته های شاعر گمنام (غمگین)

خانه سوت و کور است ,تا جایی که صدای تیک تیک ساعت زجرآور است ,زیر لب زمزمه ات میکنم ,چشمانم آرام آرام بسته میشوند,ولی تو همچنان مقتدر و پایدار در خیالم می آیی و میروی.

(غمگین)

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.