غمگین

دلنوشته های شاعر گمنام (غمگین)

غمگین

دلنوشته های شاعر گمنام (غمگین)

خون هر آن غزل که نگفتم به پای توست (محمد علی بهمنی)

این جا برای از تو نوشتن هوا کم است

دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است!

 

اکسیر من! نه اینکه مرا شعر تازه نیست

من از تو می نویسم و این کیمیا کم است

 

سرشارم از خیال ولی این کفاف نیست

در شعر من حقیقت یک ماجرا کم است

 

تا این غزل شبیه غزل های من شود

چیزی شبیه عطر حضور شما کم است

 

گاهی ترا کنار خود احساس می کنم

اما چقدر ل خوشی ی خواب ها کم است!

 

خون هر آن غزل که نگفتم به پای توست

آیا هنوز آمدنت را بها کم است! 

(محمد علی بهمنی) 

 

محمد علی بهمنی در ویکی پدیا: 

http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%A8%D9%87%D9%85%D9%86%DB%8C


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.